بسم الله الرحمن الرحيم
بوي دهان
در دنیا میلیون ها نفر از بوی بد دهان رنج می برند ولی از این میان ۲۵ درصد ، واقعا بوی بد دهاني نداشته و تصور می کنند که بوی دهان دارند و در واقع دچار ترس از بوی بد دهان(halitophobics) می باشند لذا به لحاظ تشخیصی خیلی مهم است که افراد نزدیک به فرد مبتلا، بوی بد دهان او را تاييد کنند. بوی بد دهان می تواند از سنین ۲ تا ۳ سالگی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه یابد .
علل شایع بوی دهان :
1)حفره دهان : در افراد معمولی حدود 80 % - 90% موارد بوی دهان از خود فضاي دهان می باشد. علت این امر به مقدار زیاد، ناشی از اسیدهای آمینه ای است که از شکسته شدن پروتئین ها و گلايكوپروتئين های موجود در بزاق دهان ، ذرات غذایی سلول های فرسوده شده خون و ترشحات پشت حلقی بيني می باشد این مواد را تحت عنوان کلی ترکیبات گوگردی فرار(VOLETILE SULFUR COMPOUND : VSCs) می نامیم که از جمله ی آنها سولفید هیدروژن و متیل مرکاپتان می باشند
محل توليد بوی بد دهان در میان دندان ها(عمدتاً ناشی از تجمع باکتری ها) و نیز از ناحیه خلفی زبان( احتمالاً به دلیل تجمع و سپس فراینده گندیدگی ترشحات خلفی بینی بر روی قسمت های عقب زبان) می باشد.
نكته: بوی بد دهان در افرادی که دهان خشک دارند شدید تر است احتمالاً به دلیل اینکه گازها از سطح زبان شدیدتر تصعید شده و اثر تمیز کردن بزاق دهان کمتر است
از جمله عوامل دهانی موثر، مصرف غذاهای کم کربوهیدرات، التهابات لثه و بیماری های پریودنتال ( بیماری های فضای بین لثه و دندان) می باشد.
2) دومین عامل شایع بوی بد دهان مشکلات بینی می باشد( حدود %5 – 8%) مثل :
عفونتهاي بيني(مثل سينوزيت) ، مشكلات عبور هوا يا ترشح مخاط(مثل پوليپ) ، ناهنجاريهاي فك و صورت(مثل شكاف كام )، جراحي هاي بيني(رينو پلاستي) و مصرف اسپري هاي بيني در گذشته .......
3)سومين عامل شايع لوزه ها هستند (كمتر از 3%) :
بعضي افراد در منافذ لوزه هاي حلقي خود ذرات سفت پنير مانند دارند كه گاهي تخليه شده وبسيار بد بو هستند.اين مواد از انواع باكتريها تشكيل شده ولي الزاما باعث بوي بد دهاني نشده و تنها در بعضي افراد ممكن است در زمان تشكيل شدنشان ، باعث بوي دهان شود
4)علل نادرتر : عفونتهاي ريه، نارسايي كبد و كليه ، سرطانها ، بيماريهاي متابوليك .......
نكات مهم :
1)بوي دهان تقريبا هيچ گاه از مري،معده و روده نشات نميگيرد زيرا كه اصولا بافت مري بگونه ايست كه در حالت عادي رويهم خوابيده و بسته ميباشد و تقريبا هيچ وقت گازي از ان نمي تواند خارج شود(مگر در زمان عاروق زدن).
2)افرادي كه داراي حالت عروق زدن،احساس طعم تلخ در دهان، ريفلاكس اسيد از معده به مري هستند اغلب از بوي بد دهان شكايت دارند در حاليكه ممكن است احساس خودشان بوده و ديگران چندان بوي بد دهان انها را تاييد نكنند.
3)مصرف آنتي بيوتيك براي درمان عفونت معده و بدنبال ان بهبود بوي دهان ، دليلي بر اين نيست كه معده باعث بوي دهان است زيرا مصرف آنتي بيوتيك براي جاهاي ديگر بدن نيز ميتواند همين اثررا داشته باشد
4) بوی ناشی از مصرف سیر مربوط به خود دهان می باشد ولی باید دانست که یک نوع گاز به نام آلیل متیل سولفات از طریقه روده جذب شده و سپس از طریق گردش خون به ریه رفته و بعد آزاد می شود لذا اگر بعد از مصرف سیر کاملاً دهان را پاکیزه کنیم باز هم تا چند ساعت بوی سیر از طریقه تنفس استشمام می شود
درمان :
1) خلال کردن دندان ها بلافاصله بعد از غذا و سپس استفاده درست از نخ دندان و بعد انجام مسواک کافی و صحيح به دنبال آن که مجموعا حدود نیم ساعت طول میکشد
2) غرغره کردن با دهان شویه ها برای پاکسازی قسمت های خلفی زبان و حلق
3) مسواک زدن ملایم قسمت های خلفی تر زبان تا آنجایی که امکان دارد به منظور پاکسازی قسمت های انتهایی زبان
4) مصرف آب کافی و غذاهای فیبر دار
5) درمان بیماری های لثه و عفونت های دهان
6)درمان مشكلات مربوط به بيني(سينوزيت ، پوليپ ....)
7)در مورد ذرات بودار لوزه ها ، اگر واقعا مشكل ساز باشد مي توان لوزه ها را ليزر كرد (laser cryptolysis)
درمان طب سنتي بوي دهان :
گرچه بحث نسبتا مفصلي دارد ولي اجمالا ميتوان تعدادي از مواد زير را از عطاري تهيه كنيد و بقدار مساوي ،كاملا پودر و آسياب و سپس مخلوط كرده و به دندانها ماساژ دهيد و يك ساعت در دهان بماند سپس با گلاب يا سركه انگور خانگي رقيق شده(نصف اب نصف سركه) بشوييد :
كف دريا. نمك بلور . عقرقرحا . ميوه درخت گز . سماق . ميخك . هل . سنبل الطيب . گل سرخ(گل محمدي) . گلنار . ساذج هندي . زيره . مصطكي
دركل استمرار شستشوي دهان با گلاب يا سركه رقيق شده براي بوي دهان توصيه شده است.
جويدن صندل ، عاقرقرحا ، ميوه درخت گز ، هل و ترخون براي چند دقيقه در دهان نيز براي اين منظور ذكر شده است.
منبع : Uptodate March 2016
الأغراض الطبية و المباحث العلائية، ص: 356 ، قرابادين كبير، ص: 1025 ، گنجينه بهارستان (غياثيه)، ج1، ص: 158